اگرچه ممكن است نامها گيج كننده باشند ، اما يك وكالت داوطلبانه يك سازمان خصوصي از وكلا و اغلب ديگر متخصصان حقوقي است. اين انجمن ها بر موضوعاتي از جمله كاركردهاي اجتماعي ، آموزشي و لابي تمركز مي كنند. در ايالت هايي كه وظايف نهاد وكالت انضباطي جدا از كانون داوطلبانه داوطلب در سراسر ايالت است ، با اين حال انجمن داوطلبانه رسميت وكالت را به طور رسمي تنظيم نمي كند ، وكلاي مدافع را به دليل انجام وظايف يا تنبيه انضباط اخلاقي مجاز نمي داند. در هر ايالت يك انجمن وكلاي داوطلبانه در سراسر ايالت وجود دارد كه هيچ وكالت اجباري يا يكپارچه اي ندارد. به عنوان مثال ، "وكالت ايالتي كاليفرنيا" يك نهاد اجباري و تنظيم كننده است در حالي كه انجمن وكلاي كاليفرنيا يك گروه آموزشي و شبكه اي داوطلبانه است.
علاوه بر سازمان هاي گسترده ايالتي ، بسياري از انجمن هاي وكالت داوطلبانه توسط شهر ، شهرستان يا ساير انجمن هاي وابسته سازماندهي شده اند. چنين انجمن هايي اغلب بر روي منافع حرفه اي مشترك (مانند وكلاي ورشكستگي يا مشاور داخلي) يا منافع قومي مشترك (مانند جنسيت ، نژاد ، مذهب يا ميراث ملي) ، مانند كانون وكلاي ملي اسپانيايي يا وكالت شهرستان لس آنجلس متمركز هستند. اتحاديه.
چنين انجمن هايي اغلب از اصلاح قانون حمايت مي كنند و اطلاعات را در مجلات وكلا ، خدمات رايگان يا خدمات ارجاع وكيل به عموم ارائه مي دهند. در سال 2017 ، قانونگذار ايالت كاليفرنيا بخش هاي آموزشي ، لابي و وكلاي جوان وكالت آن ايالت را به منظور ايجاد انجمن داوطلبانه وكلاي كاليفرنيا جدا كرد. اين تقسيم بندي براي نهايي شدن منطق و صدور حكمي در سال 1990 انجام شد كه با استفاده از متمم اول قانون اساسي ايالات متحده استفاده از هزينه هاي ثبت نام ممنوع براي اهداف سياسي ممنوع شد.
وكيل ملكي در مشهد
يك انجمن وكالت داوطلبانه يك سازمان خصوصي وكلا است. هر يك ممكن است وظايف اجتماعي ، آموزشي و لابي داشته باشند ، اما عمل به وكالت را تنظيم نمي كند و وكلاي خود را براي تمرين يا تنبيه وكلا قبول نمي كند. نمونه اي از آن ، انجمن وكلاي ايالت نيويورك است.
در هريك از هجده ايالت يك انجمن وكلاي داوطلبانه در سراسر ايالت وجود دارد كه هيچ وكالت اجباري يا يكپارچه اي ندارند. همچنين بسياري از انجمن هاي وكالت داوطلبانه بر اساس منطقه جغرافيايي (به عنوان مثال ، كانون وكلاي شيكاگو) ، گروه هاي مورد علاقه يا منطقه تمرين (به عنوان مثال ، كانون وكلاي ارتباطات فدرال) ، يا جامعه قومي يا هويتي (به عنوان مثال ، انجمن وكلاي ملي اسپانيايي) سازماندهي شده اند.
كانون وكلاي آمريكا (ABA) يك انجمن وكلاي داوطلبانه در سراسر كشور است كه بيشترين عضويت را در ايالات متحده دارد. انجمن ملي وكلاي دادگستري در سال 1925 با هدف تمركز بر منافع وكلاي آفريقايي-آمريكايي پس از رد شدن عضويت آنها توسط ABA تشكيل شد.
دادگاه هاي فدرال
پذيرش در يك وكيل ايالتي به طور خودكار به فرد اين اجازه را نمي دهد كه در دادگاه هاي فدرال مانند دادگاه هاي منطقه اي ايالات متحده يا دادگاه تجديد نظر ايالات متحده فعاليت كند. به طور كلي ، يك وكيل با پرداخت هزينه و سوگند پذيرش در وكالت اين دادگاه هاي فدرال پذيرفته مي شود. وكيل بايد به طور جداگانه براي هر منطقه درخواست دهد. به عنوان مثال ، يك وكيل تگزاسي كه در دادگاه هاي فدرال در سراسر ايالت فعاليت مي كند ، بايد جداگانه در منطقه شمالي تگزاس ، منطقه شرقي ، منطقه جنوبي و منطقه غربي پذيرفته شود. براي رسيدگي به تجديدنظر فدرال ، وكيل همچنين بايد جداگانه در دادگاه تجديد نظر پنجم براي تجديدنظر عمومي و در دادگاه فدرال براي تجديدنظرهايي كه در صلاحيت آن دادگاه است پذيرفته شود. از آنجا كه دادگاه هاي ورشكستگي بخش هايي از دادگاه هاي منطقه اي هستند ، پذيرش در يك دادگاه منطقه اي معمولاً شامل پذيرش خودكار در دادگاه ورشكستگي مربوطه است. دادگاه هاي ورشكستگي مي خواهند كه وكلا قبل از طرح شكايت ، در جلسات آموزشي تشكيل پرونده الكترونيكي شركت كنند.
رويه انگليسي
مطلب اصلي: با نوار تماس بگيريد
در بريتانيا ، وكالت بين وكلاي دادگستري (وكلاي مدافع اسكاتلند) و وكلاي دادگستري تقسيم مي شود. معمولاً اين افراد سابق هستند كه در نقش وكالت در دادگاه ظاهر مي شوند. هنگامي كه وكيل مدافع يا وكيل دادگستري مي شود ، به وكالت فراخوانده مي شود. در بريتانيا ، نوار بين نوار داخلي (براي مشاوره ملكه) و نوار بيروني (براي وكلا جوان) متمايز مي شود.
حرفه وكالت
وكالت معمولاً به طور كلي به حرفه وكالت اشاره مي كند. با يك اصلاح كننده ، ممكن است به شاخه يا بخش اين حرفه اشاره شود: به عنوان مثال ، وكيل دادگستري - وكلا كه متخصص در تشكيل دعاوي مدني براي خسارت هستند.
در ارتباط با هيئت مديره ، وكالت ممكن است وكلاي نماينده موكلين (وكيل) را از قضات يا اعضاي يك قوه قضائيه (هيئت منصفه) متمايز كند. از اين نظر ، وكيل مدافع و هيئت داوري داوري مي كنند. با اين حال ، قاضيان معمولاً اعضاي وكيل باقي مي مانند و وكلا معمولاً به عنوان افسران دادگاه معرفي مي شوند.
عبارت bench and bar نشان دهنده همه قضات و وكلا به صورت جمعي است.
انجمن حقوقي بريتيش كلمبيا مقابل منگات
(هدايت شده از انجمن حقوق بريتيش كلمبيا عليه منگات)
دادگاه عالي كانادا
جلسه دادرسي: 21 مارس 2001
قضاوت: 18 اكتبر 2001
نام پرونده كامل Law Law of British Columbia v Jaswant Singh Mangat ، Westcoast Immigration Consultants Limited و Jill Sparling
نقل قول ها 3 S.C.R. 113 ، 2001 SCC 67
درخواست تجديدنظر حكم مردود اعلام شد.
عضويت در دادگاه
رئيس دادگستري: بورلي مك لاكلين
قضات Puisne: Claire L'Heureux-Dubé ، Charles Gonthier ، Frank Iacobucci ، John C. Major ، Michel Bastarache ، Ian Binnie ، Louise Arbor ، Louis LeBel
دلايل ذكر شده
دلايل يكپارچه توسط Gonthier J.
انجمن حقوق بريتيش كلمبيا عليه منگات ، 3 S.C.R. 113 يكي از مهمترين تصميمات ديوان عالي كانادا است كه در آن دادگاه معتقد است كه ممكن است به يك وكيل غير حقوقي اجازه داده شود كه طبق قانون فدرال وكالت كند ، حتي اگر مغاير با قوانين حرفه اي استاني باشد.
ايرلند شمالي
وكلاي ايرلندي شمالي اعضاي وكيل ايرلند شمالي هستند.
وكالت ايرلند شمالي و شوراي عمومي وكالت ايرلند شمالي بر اساس قانون اساسي مصوب 5 اكتبر 1983 اداره مي شوند.
اسكاتلند
در اسكاتلند ، يك وكيل معمولاً براي LL.B تحصيل مي كند. در قانون اسكاتلند ؛ به عنوان يك درجه اول كارشناسي ، اين سه سال براي يك درجه معمولي يا چهار سال به عنوان درجه ممتاز طول مي كشد. LL.B. مي تواند به عنوان مدرك ورود فارغ التحصيلي كه دو سال به طول مي انجامد گرفته شود. روند پذيرش وكالت به اين بستگي دارد كه آيا وكيل مايل است وكيل شود يا وكيل مدافع.
پذيرش در حرفه وكالت توسط انجمن حقوق اسكاتلند تنظيم مي شود و وكلا بايد براي ديپلم يك ساله در حرفه حقوقي حرفه اي تحصيل كرده و سپس دوره كارآموزي را در يك شركت حقوقي به پايان برسانند. وكلاي دادگستري از حقوق مخاطبان در دادگاه كلانتري و دادگاه صلح برخوردارند.
پذيرش به عنوان وكيل مدافع ، داشتن حقوق مخاطبان در دادگاه جلسه و ديوان عالي قضايي ، توسط دانشكده وكلا تنظيم مي شود. دانشكده وكلا اين اختيار را تحت قانون Sederunt (مقررات وكلاي مدافعان) 2011 ، كه مسئوليت را از دادگاه جلسه محول مي كند ، اعمال مي كند. Act of Sederunt يك نوع قانون تابع است كه توسط دادگاه جلسات تصويب شده است ، و اختيارات براي تنظيم پذيرش در حرفه وكالت توسط بخش 120 قانون خدمات حقوقي (اسكاتلند) 2010 تعيين شده است ، كه بيان مي كند:
120 مقررات دانشكده
(1) دادگاه جلسه مسئول است -
(الف) براي -
(1) پذيرش افراد به (و حذف افراد از) سمت وكالت ،
(ii) تجويز معيارها و روش پذيرش (و بركناري از) پست وكالت ،
(ب) براي تنظيم عملكرد حرفه اي ، رفتار و انضباط مدافعان.
(2) مسئوليتهاي دادگاه در بخش (1) (الف) (ii) و (ب) به نمايندگي از آن ، مطابق با مقرراتي كه ممكن است براي اين منظور انجام دهد ، قابل اجراست ،
(الف) پروردگار رئيس جمهور ، يا
(ب) دانشكده وكلا.
- بخش 120 ، قانون خدمات حقوقي (اسكاتلند) 2010
حاميان احتمالي (كه به آنها شياطين يا متجاوزان مي گويند) يك دوره آموزش را در دفتر وكالت ، دوره اي از ديلينگ ، گذرانده و سپس بايد تحت ارزيابي طرح ارزيابي شيطان ها از دانشكده ارزيابي كنند. دانشكده مقررات مفصلي را مطابق با قانون Sederunt منتشر مي كند ، كه همه الزامات براي وكلاي آينده را تعيين مي كند.
يونان
يونان مستلزم آن است كه يك وكيل (δικηγόρος) عضو يكي از كانون هاي وكلاي محلي باشد كه در كانون وكلاي ملي سازماندهي شده اند (يوناني: Ολομέλεια Δικηγορικών Συλλόγων Ελλάδας). شرايط مورد نياز شامل يك مدرك كارشناسي حقوق است كه حداقل چهار سال طول مي كشد ، يك دوره كارآموزي هجده ماهه و گذراندن امتحان وكالت. معمولاً داوطلبان بايد زير سي و پنج سال سن داشته باشند.
مجارستان
كانون وكلاي مجارستان (مجارستاني: Magyar Ügyvedi Kamara) يك نهاد عمومي و سازمان ملي وكلاي دادگستري است كه داراي دستگاه و بودجه مستقل اداري است.
كانون هاي وكلاي منطقه اي اعضاي كانون وكلاي مجارستان هستند. اين فرايند از نظر دامنه مشابه سيستم آلمان است ، زيرا يك آزمون دو وكيل و يك فرآيند عملي وجود دارد. پس از دريافت اولين مدرك حقوق ، كه معمولاً تقريباً 5 سال است ، يك دانش آموز بايد در آزمون سطح اول قبول شود. سپس ، كارآموز بايد به مدت سه سال در يك وكالت كار كند يا كار كند. از جمله ، يك سال ممكن است با مدرك دكتري بيشتر جايگزين شود. مطالعات. با اين حال ، آنها بايد يك سري 4 امتحان شفاهي و كتبي را در يك موضوع خاص گذرانده تا به طور رسمي در وكالت منطقه خود پذيرفته شوند و وكالت كنند.
ايسلند
كانون وكلاي ايسلند (ايسلندي: Lögmannafélag Íslands) حرفه وكالت را در ايسلند تنظيم مي كند.
ايرلند
بر اساس سنت انگليسي ، ايرلند هم وكيل دادگستري دارد و هم وكيل دادگستري. براي تبديل شدن به يك وكيل ، بايد يك دوره كارشناسي را گذرانده يا در آزمون مقدماتي گذراند. سپس بايد در امتحان نهايي قبول شويد ، دوره كارآموزي دو ساله را گذرانده و دوره هاي تمرين حرفه اي همزمان را به پايان برسانيد. براي تبديل شدن به يك وكيل دادگستري ، يك مدرك كارشناسي حقوق (BCL ، كه سه سال طول مي كشد يا LL.B. كه چهار سال به طول مي انجامد) يا ديپلم Kings Inns در مطالعات حقوقي كه دو سال طول مي كشد ، بايد مدرك وكالت را اخذ كنيد. قانون از انجمن محترم كاروانسراهاي پادشاه (ايرلندي: Óstaí an Rí) و پايان دانش آموز يك ساله (معروف به devilling).
لبنان
لبنان نياز به مدرك ليسانس حقوق در لبنان دارد تا بتواند در يكي از دو كانون وكلا درخواست دهد. پس از پذيرش ، كارآموزي سه ساله در دفتر وكالت الزامي است ، و پس از آن داوطلب تحت معاينات شفاهي و كتبي قرار مي گيرد.
وكلا در لبنان بايد حداقل 10 سال لبناني باشند.
مالزي
مالزي به پذيرش وكلا و وكلاي دادگستري در وكالت مالزي نياز دارد. پيش نياز يا مدرك ليسانس حقوق (Hons) (يك LL.B (Hons) ، كه به چهار سال تحصيل نياز دارد) از دانشكده هاي حقوق محلي يا يك تماس به عنوان وكيل دادگستري در انگلستان يا يك گواهينامه در امور حقوقي ، كه داراي مدرك فوق ليسانس حقوق رويه معادل مدرك كارشناسي ارشد است و تكميل آن تقريباً نه ماه به طول مي انجامد و دانش آموز نه ماهه. وكلا و وكلاي دادگستري حق دارند در دادگاه ها حاضر شوند و يا كار وكلا را انجام دهند ، زيرا حرفه وكالت در مالزي بدون هيچ گونه تمايزي بين وكلا و وكلا ادغام شده است.
ايالت هاي صباح و ساراواك شرق مالزي معيارهاي خود را براي پذيرش در انجمن هاي حقوقي مربوطه خود دارند.
پاكستان
وكلا در پاكستان را وكيل مي گويند. براي برخورداري از حقوق مخاطبان در دادگاه هاي پاكستان ، يك وكيل مدافع بايد يك مدرك كارشناسي 5 ساله دريافت كند. LL.B. مدرك يا ليسانس يا معادل آن به دنبال LL.B. از سه سال مسير اخير ديگر ارائه نمي شود و هيچ پذيرش در دانشگاه پاكستان در تاريخ 1 ژانويه 2019 يا بعد از آن توسط شوراي وكلاي پاكستان يا شوراي وكلاي استان براي پذيرش در وكالت به رسميت شناخته نمي شود. مدرك تحصيلي بايد از يك دانشگاه شناخته شده پاكستاني يا از يك دانشگاه شناخته شده در يك كشور كامن لا اخذ شود. كليه آموزش هاي حقوقي در پاكستان به زبان انگليسي تدريس مي شود. پس از داشتن مدارك تحصيلي مورد نياز ، يك وكيل مدافع بايد شش ماه تحت آموزش وكيل ارشد (وكيل دادگاههاي عالي) (به نام Pupillage/ Apprenticeship/ Intern-ship/ Training) آموزش ببيند كه در پايان آن بايد يك وكالت شامل مقاله سوالات چند گزينه اي (يا در برخي موارد امتحان حرفه اي) و مصاحبه با كميته اي از وكلا به رياست قاضي دادگاه عالي مربوطه. پس از آن شوراي وكلاي دادگستري استان مربوطه مي تواند حقوق حضار در دادگاههاي بدوي (يعني دادگاههاي پايين تر از ديوان عالي) را به وي اعطا كند.
وكيل ثبت نام شده در شوراي وكلاي استان فقط مي تواند در استان خود تمرين كند. وي پس از دو سال فعاليت در دادگاههاي پايين ، حق حضار در دادگاههاي عالي را كسب مي كند ، در پايان آن (در برخي از وكلاي دادگستري استان) وكيل بايد در آزمون حرفه اي ديگر و مصاحبه با قاضي دادگاه شركت كند. يك دادگاه عالي
پس از 10 سال تمرين مجدد در دادگاههاي عالي ، داوطلب بايد در آزمون حرفه اي ديگر و مصاحبه با قاضي ديوان عالي كشور شركت كند تا از حقوق مخاطبان در دادگاه عالي پاكستان برخوردار شود.
امتحانات معمولاً براي اطمينان از حفظ كيفيت وكلاي توليد شده در سطح معيني انجام مي شود. سپس مصاحبه فرصتي ديگر براي يك قاضي ارشد و اعضاي شوراي وكلاي استان است تا با نامزد ملاقات كرده و ببينند كه آيا او براي پذيرش به عنوان وكيل دادگاههاي پايين تر/ ديوان عالي يا ديوان عالي كشور مناسب است يا خير.
جزاير ويرجين بريتانيا
يك شخص ممكن است به عنوان وكيل دادگستري يا وكيل در جزاير ويرجين بريتانيا پذيرفته شود يا با اخذ وكالت در انگلستان يا با حضور در يكي از سه دانشكده حقوق منطقه اي (دانشكده حقوق هيو وودينگ ، دانشكده حقوق نورمن منلي يا يوجين دوپوچ) دانشكده حقوق). در سال 2015 جزاير ويرجين بريتانيا قانون حرفه قانوني 2015 را تصويب كرد. اگرچه قوانين جديد پذيرش تحت اين قانون هنوز به مرحله اجرا درنيامده است ، اما پس از اين كار فارغ التحصيلان از دانشكده هاي حقوق منطقه اي همچنان واجد شرايط پذيرش خواهند بود ، اما بايد يك دوره دانش آموزي يك ساله را گذرانده باشند. و وكلاي بريتانيايي تنها در صورتي واجد شرايط پذيرش خواهند بود كه داراي پنج سال سابقه پس از صلاحيت باشند. رژيم جديد همچنين به وكلاي ارشد خارجي اجازه مي دهد كه به طور موقت فقط براي يك پرونده پذيرفته شوند.
كانادا
متقاضيان كانادايي براي دريافت وكالت بايد در يكي از انجمن هاي حقوقي استان يا سرزمين در حوزه هاي مختلف قضايي كانادا پذيرش (به عنوان "تماس با وكيل") ناميده شوند. به عنوان مثال ، براي شركت در امتحان وكالت ، انجمن حقوق بريتيش كلمبيا مستلزم آن است كه يك دانشجوي داراي مدرك كارشناسي در هر رشته (كارشناسي چهار ساله) و يك مدرك كارشناسي حقوق (LL.B. و/يا) باشد. BCL ، سه تا چهار سال) يا Juris Doctor (سه سال). متقاضي بايد دوره كارآموزي موسوم به "articling" (نه تا پانزده ماه بسته به صلاحيت و ماهيت فرآيند مفصل بندي) را بگذراند.
جزاير كيمن
شخصي ممكن است به عنوان وكيل دادگستري در جزاير كيمن از يكي از سه مسير پذيرفته شود. يك فرد تازه واجد شرايط مي تواند با داشتن مدرك كارشناسي حقوق از دانشكده حقوق جزاير كيمن يا يك موسسه معادل يا مدرك غيرقانوني همراه با آزمون حرفه اي مشترك/ديپلم فارغ التحصيل حقوق و سپس تكميل 9 ماهه حرفه اي واجد شرايط باشد. دوره تمرين ("PPC") ، و هجده ماه به عنوان كارمند ماهر در يك شركت حقوقي دنبال شد.
مدرك حقوق مدرك تحصيلي است كه براي تحصيل در رشته حقوق اعطا مي شود. چنين مدارجي به طور كلي آمادگي براي مشاغل حقوقي است. اما در حالي كه برنامه هاي درسي آنها ممكن است توسط مرجع قانوني بررسي شود ، آنها خود مجوز اعطا نمي كنند. مجوز قانوني با معاينه اعطا مي شود و به صورت محلي اعمال مي شود. مدرك حقوق مي تواند جنبه هاي محلي ، بين المللي و جهاني داشته باشد ، مانند انگلستان و ولز ، كه در آن دوره تمرين حقوقي براي تبديل شدن به يك وكيل يا دوره آموزش حرفه اي وكالت (BPTC) لازم است. يك وكيل دادگستري
تاريخ
اولين مدارك تحصيلي ، حقوق و اولين مقاطع حقوق دكترا بود. پايه هاي اولين دانشگاه ها در اروپا ، واژه نويسان قرن 11 بود كه مكاتب حقوقي بودند. اولين دانشگاه اروپايي ، بولونيا ، توسط چهار محقق حقوقي در قرن دوازدهم تأسيس شد. اولين عنوان علمي "دكتر" براي دانشمندان حقوق اعمال شد. درجه و عنوان براي دانشمندان ساير رشته ها تا قرن سيزدهم اعمال نمي شد.
دانشگاه بولونيا الگويي براي ساير دانشكده هاي حقوق قرون وسطايي بود. در حالي كه معمول بود كه دانشجويان حقوق از مدارس ساير كشورها ديدن و تحصيل مي كردند ، در مورد انگلستان چنين نبود. اين به دليل نپذيرفتن قوانين رومي از سوي انگليسي بود. اگرچه دانشگاه آكسفورد و دانشگاه كمبريج تا زمان اصلاحات انگليسي حقوق متعارف را تدريس مي كردند ، اما اهميت آن در اين موسسات هميشه برتر از حقوق مدني بود.
انواع درجات
نوع مدرك حقوق اعطا شده با توجه به حوزه قضايي متفاوت است.
اتريش
Magister iuris (Mag. iur.) ("كارشناسي ارشد حقوق") در اتريش. اين مدرك كارشناسي ارشد و اولين عنوان علمي در هر دو سيستم است. پس از سه سال تمرين ، دانش آموزان مي توانند "Anwaltsprüfung" ، معادل آزمون وكالت ، شركت كنند.
برزيل
Bacharel em Direito (ليسانس حقوق) يا Bacharel em Ciências Jurídicas e Sociais (ليسانس حقوق و علوم اجتماعي) ، در برزيل. مدرك كارشناسي است. براي وكالت و پذيرش در Ordem dos Advogados do Brasil (كانون وكلاي برزيل) ، ليسانس بايد در آزمون وكالت برزيل تأييد شود. اگر كميته انتخاب و ثبت نام عضو جديد را بپذيرد ، آنها Advogado (وكيل دادگستري/وكيل مدافع) محسوب مي شوند.
عنوان پزشك هرگز براي خطاب به وكلا در انگلستان يا ساير كشورهاي كامن لا (به استثناي ايالات متحده) استفاده نشده است. اين به اين دليل است كه تا سال 1846 وكلاي انگليسي نيازي به داشتن مدرك دانشگاهي نداشتند و توسط كارآموزان يا كاروانسراهاي دادگاه توسط وكلاي ديگر آموزش ديده بودند. از زماني كه مدرك حقوق به عنوان يك الزام براي وكلا در انگلستان تبديل شده است ، مدرك اعطا شده LL.B كارشناسي است. در آفريقاي جنوبي دارندگان مدرك LL.B كه يك سال دانش آموزي را گذرانده اند و در وكالت پذيرفته شده اند ، مي توانند از عنوان "وكيل" استفاده كنند كه در مكاتبات كتبي به اختصار "Adv" است. دارندگان مدرك تحصيلي LL.B كه دو سال كار خود را با يك وكيل اصلي به پايان رسانده اند و هر چهار امتحان هيئت مديره را گذرانده اند ، ممكن است به عنوان "وكيل" پذيرفته شوند و خود را چنين معرفي كنند. به همين ترتيب ، فارغ التحصيلان حقوق ايتاليا كه واجد شرايط وكالت هستند از عنوان "Avvocato" ، مخفف "Avv" استفاده مي كنند.
اگرچه اكثر وكلا در ايالات متحده از هيچ عنواني استفاده نمي كنند ، مدرك حقوق در آن كشور Juris Doctor ، مدرك دكتري حرفه اي است و برخي از دارندگان JD در ايالات متحده از عنوان "Doctor" در حرفه استفاده مي كنند و موقعيت هاي دانشگاهي.
در كشورهايي كه دارندگان درجه اول حقوق به طور سنتي از عنوان پزشك استفاده مي كنند (به عنوان مثال پرو ، برزيل ، ماكائو ، پرتغال ، آرژانتين) ، دارندگان JD كه وكيل هستند اغلب از عنوان پزشك نيز استفاده مي كنند. معمول است كه وكلاي مرد انگليسي زبان از پسوند افتخاري "Esq" استفاده مي كنند. (براي "Esquire"). در ايالات متحده ، اين سبك توسط وكلاي زن نيز استفاده مي شود.
در بسياري از كشورهاي آسيايي ، دارندگان مدرك Juris Doctor نيز "博士" (پزشك) ناميده مي شوند.
در جوامع فيليپين و فيليپين در خارج از كشور ، وكلايي كه يا اهل فيليپين هستند و يا از اتباع خارج از كشور هستند و در آنجا كار مي كنند ، به ويژه آنهايي كه همزمان مشاغل ديگري را نيز انجام مي دهند ، به عنوان وكيل يا مشاور (به ويژه در دادگاه ها) معرفي مي شوند. از آقا/خانم در گفتار يا آقاي/خانم/خانم. (G./Gng./Bb. به زبان فيليپيني) قبل از نام خانوادگي. اين كلمه به تنهايي يا قبل از نام يا نام خانوادگي مورد استفاده قرار مي گيرد.
تفاوت اساسي بين كشورها اين است كه آيا وكلا بايد صرفاً توسط يك قوه قضائيه مستقل و نهادهاي زيرمجموعه آن (يك حرفه وكالت تنظيم كننده) تنظيم شوند يا اينكه وكلا بايد تحت نظارت وزارت دادگستري در قوه مجريه باشند.
در بيشتر كشورهاي داراي حقوق مدني ، دولت به طور سنتي بر حرفه وكالت به منظور اطمينان از عرضه دائمي قاضيان و بروكرات هاي وفادار نظارت دقيق داشته است. به اين معنا كه پيش از هر چيز از وكلا انتظار مي رفت كه به ايالت خدمت كنند و در دسترس بودن مشاور براي طرفين دعوا خصوصي بعداً مورد توجه قرار گرفت. حتي در كشورهاي داراي حقوق مدني مانند نروژ كه داراي مشاغل خودگردان هستند ، وزارت دادگستري تنها صادركننده مجوز است و پس از اخراج وكيل از وكلا ، مجدداً ارزيابي مستقل خود را از وضعيت صلاحيت وكيل براي انجام فعاليت انجام مي دهد. انجمن. برزيل از اين جهت استثناء غيرعادي است كه نشان ملي وكلاي آن به يك نهاد كاملاً خودگردان (با كنترل مستقيم مجوزها) تبديل شده و با موفقيت در برابر تلاش هاي دولت براي قرار دادن آن تحت كنترل وزارت كار مقاومت كرده است.
از ميان تمام كشورهاي داراي حقوق مدني، كشورهاي كمونيست از لحاظ تاريخي دورترين راه را براي كنترل كامل دولت طي كردند ، به طوري كه همه وكلاي كمونيست تا اواسط دهه 1950 مجبور به تمرين در گروه هاي جمعي شدند. چين نمونه بارز آن است: از نظر فني ، جمهوري خلق چين وكيل نداشت و در عوض فقط "كارگران حقوقي" داراي آموزش ضعيف و دولتي مشغول به كار بودند ، قبل از تصويب بسته اصلاحات جامع در 1996 توسط كميته دائمي كنگره ملي مردم.
در مقابل ، وكلاي حقوق عادي به طور سنتي خود را از طريق موسساتي تنظيم مي كنند كه در آن نفوذ غير وكلا ، در صورت وجود ، ضعيف و غيرمستقيم است (با وجود كنترل اسمي دولت). چنين موسساتي به طور سنتي تحت سلطه پزشكان خصوصي بودند كه مخالف كنترل شديد دولتي بر اين حرفه بودند به اين دليل كه توانايي وكلاي مدافع غيرتمند و شايسته از خواسته هاي موكلان خود را در سيستم عدالت متضاد به خطر مي اندازد.